كهكشان به تودهاي بزرگ گفته ميشود كه متشكل از تعداد بسيار زيادي ستاره، مقداري گاز، غبار و مواد تاريك است كه با كشش گرانشي گرد هم آمدهاند. يك نمونه بارز آن كهكشان راه شيري است. اين اجرام پهنه وسيعي از اندازه، درخشندگي، جرم، تعداد ستارگان و مقدار مواد غير ستارهاي را اشغال ميكنند. به عنوان مثال اندازه درخشندگي كهكشانهاي سيدي حتي ميليونها برابر كهكشانهاي كوتوله است.
انواع كهكشانها
مطابق رده بندي «هابل» شكل كهكشانها در چهار رده كلي جاي ميگيرد:
1- كهكشانهاي بيضوي كه به صورت بيضي و با درخشندگي يكنواخت و متقارن هستند و بهطور معمول شكلگيري ستارهها در آنها وجود ندارد.
2- كهكشانهاي مارپيچي كه به دو صورت معمولي و ميلهاي وجود دارند و داراي تودهاي مركزي مانند توده كهكشانهاي بيضوي هستند، البته در مقياس كوچكتر وصفحهاي تخت از تودههاي ستارهاي كه گاز وغبار اطراف آن قرار دارد و برخلاف كهكشانهاي بيضوي در گستره وسيعي از عمرشان فرايند شكلگيري ستارهها در آنها جريان دارد.
3- كهكشانهاي نامنظم كه برخلاف دو نوع كهكشان قبلي داراي شكل خاصي نيستند.
4- كهكشانهاي كوتوله كه داراي ستارگان كم بوده و درخشندگي آنها نسبت به بقيه كمتر است.
با بررسي دقيق حركات داخلي كهكشانها آشكار شده كه مجموع جرم اجزاي قابل مشاهده آنها براي توجيه اين حركات كافي نيست وجرم وگستره آنها بايد بسيار بيشتر از اين باشد. اين جرم گم شده را به وجود مواد تاريك نسبت ميدهند و جرم مواد تاريك در يك كهكشان نوعي حتي به 90 درصد جرم كلي مواد قابل مشاهده هم ميرسد. بنابراين ماده تاريك در شكلگيري كهكشانها، جرم واندازه آنها بسيار موثر است. بيشتر كهكشانها در زماني به نسبت كوتاه بعد از شكلگيري كيهان به شكل كنوني خود رسيدهاند وشكلگيري ستارگان در آنها آغاز شده است.
برخورد كهكشانها
بر اساس تحقيقاتي كه نجوم شناسان انجام دادهاند مشخص شده تعداد كهكشانهاي بزرگ عالم
۳۵۰ ميليارد و تعداد گروههاي كهكشاني ۲۵ ميليارد وتعداد اَبَر خوشهها نيز ۱۰ ميليون عدد است. نكته جالب اينكه كهكشانها به دليل آنكه به هم نزديكند، گهگاه با هم تصادف ميكنند وادغام ميشوند، از اينرو برخوردهاي سريع بين كهكشانها باعث ميشود
دست نخورده باقي بمانند كه اين وضعيت منجر به ايجاد اختلالاتي مانند پل ميشود. مانند كهكشان m51 كه توسط پلي از ستارگان به كهكشان همسايه كوچكتر
راه دارد. نكته ديگري كه درباره برخورد كهكشانها بايستي به آن اشاره شود، موضوع برخورد شاخ به شاخ كهكشانها است كه نسبت به برخورد كنار گذري خيلي كميابتر است.
اگر يك كهكشان كوچك درست از ميانه يك كهكشان مارپيچي بزرگ عبور كند، موج كشندي موجب به راه افتادن جرياني از ستاره وگاز به سمت بيرون از قرص كهكشان مارپيچي ميشود كه در نتيجه يك كهكشان حلقوي تشكيل ميشود. بارزترين ويژگي آن، موج كشندي حلقهاي شكل ستارههاست.
منبع : روزنامه ایران شماره 5382 مورخ 13 خرداد 1392 صفحه ی 11